اگه با آمار و احتمال آشنا باشید، این اصل رو می‌دونید که دیرکرد هر چقدر بیشتر بشه، انتظار دیرکرد هم بیشتر میشه.1

این اصل رو خیلی‌هامون به شکل دیگه‌ای می‌شناسیم: «کسی که یک‌بار خیانت کرده، باز هم می‌تونه تکرارش کنه.»

اگر آدم یک‌بار از انجام کارش فرار کند، دوباره و دوباره هم این کار را می‌کند و من نمی‌خواستم که این‌طور شود. —هاروکی موراکامی

یا مثلاً اگه دیده باشید، در مناطق بی‌قانون و بی‌فرهنگ، جاهایی که دو-سه‌تا کیسه زباله انداخته بشه، بعد از گذشت چند روز تبدیل به تل‌انبار زباله میشه. (همچنین از اون طرف طبیعتاً هم هزینه پاک کردن اساسی این زباله‌ها مدام بیشتر میشه.)2

خشت اول گر نهد معمار کج
تا ثریا می‌رود دیوار کج.

به نظر من هم انسان ذاتاً به صورت پیش‌فرض به سمت کرخت شدن متمایل میشه.3

این اصل به نظرم بیانگر پنج مورد مهمه:

  1. یکی از دلایل اینکه رفع مشکلات سخت شده، تقصیر قبلی‌هاییه که بی‌خیال بودن؛ و ما هم داریم جزء اون قبلی‌ها میشیم.

  2. هر مشکلی اگه الان حل نشه، نه تنها احتمال موندگاریشون و سختی حلشون بیشتر میشه، بلکه خود مشکلات هم بیشتر و بیشتر میشن. مثل لایه‌هایی از آلودگی که روی هم انباشته میشن: «لایه‌های زیرین، سفت‌تر میشن.»

  3. ما هر روز که منفعل‌ باقی بمونیم، منفعل‌تر میشیم (دغدغه‌مندیمون کور میشه) و در آینده در هر کجای دیگری که باشیم، سرعت پیشرفت در اونجا، کند خواهد بود.

  4. ما با بی‌تفاوتیمون، به فرزندانمون، آیندگان و زندگیشون به نوعی خیانت می‌کنیم. چون بار افزوده پذیرش مشکلات و عواقبش رو به نسل بعدی منتقل کرده و حل مشکلات رو براشون سخت‌تر کردیم.

  5. مطمئن باشید اگه نسبت به مشکلات کوچک بی‌تفاوت باشیم، در برابر مشکلات بزرگ هم بی‌تفاوت خواهیم بود.

کسی که در مورد امور کم‌اهمیت بی‌‌وجدان است، درباره امور مهم، رذلی تمام‌ عیار خواهد بود. —آرتور شوپنهاور (در باب طبیعت انسان)

Whoever is careless with the truth in small matters cannot be trusted with important matters. —Albert Einstein

Footnotes

  1. یعنی مثلاً اگه قرار باشه که پروژه‌ای در عرض ۷۹ روز تکمیل بشه، در روز ۷۹، اگه تموم نشده باشه، انتظار میره که ۲۵ روز دیگه هم طول بکشه. ولی در روز ۹۰ اگه باز انجام نشده باشه، انتظار میره که ۵۸ روز دیگه کار داشته باشه. در روز ۱۰۰، زمان لازم برای تموم کردن پروژه به ۸۹ روز دیگه می‌رسه و همین‌طور بیشتر و بیشتر. این اصل با مسئله استقراء تفاوت داره (که تجربیات گذشته، لزوماً ضامن پیش‌بینی اتفاقات آینده نیستن.) (اینجا پیشنهاد می‌کنم کتاب قوی سیاه از آقای نسیم طالب رو بخونید.) (از همینجا درود می‌فرستم به نویسنده‌ش، مترجمانش و استاد عزیزی که این کتاب رو برای اولین بار به من پیشنهاد داد.)

  2. مرتبط با نظریه پنجره‌های شکسته

  3. که انسان قطعاً اختیارش رو می‌تونه داشته باشه که در کل به سمت عادت‌های مفید بره یا مضر.