این توصیهای مهم، خطاب به خودمه:
اصل پایستگی حواسپرتکنندهها!: «در هر وضعیتی که بودم، باید حواسم باشه که همیشه تلههایی برای انحراف از مسیرِ درست و شل شدن وجود داره، و همواره فقط از شکلی به شکل دیگه تغییر میکنن. و هر چقدر که در هر موضوعی پیشرفت کنم، تلههاش هم پیشرفتهتر میشن.»
مثل اینها که تاریخی و شناختهشدهن ولی هنوز رایجن:
- که اگر به قدرتی رسیدم، تفرعن در انتظارمه.
- در شکستها، تعمیم و تسلیم شدن.
- در پیروزیها، کوردلیِ بعدش و خودبرتربینی.
- موقع شنیدن هر انتقاد، بهانه آوردن و حملۀ متقابل.
- موقع شنیدن هر تعریف، مغرور شدن.
- موقع بیحوصلگی، خشمگینشدن و شکستن دل کسی.
- موقع باحوصلگی، وقتتلفکردن و انجام کارهای بیفایده.
- موقع دیدن شخصی که در موردی سطحش از من بالاتره، حسادت.
- موقع دیدن شخصی که در موردی سطحش از من پایینتره، خودپسندی.
- موقع فراوانی، خساست یا اسراف.
- موقع کمبود، طمع به داراییهای دیگران.
- موقع انجام کار بد، توجیه کردن خود.
- موقع انجام کار خوب، تمایل به ریا.
- در تنهایی، افکار بیخود و منفی.
- در جمع، جلب توجه، ادعا و تظاهر.
- در وقوع یک اشتباه، تقصیر دیگران انداختن.
- در وقوع یک موفقیت، فراموش کردن دیگران.
- در مواجهه با فرصتهای جدید، ترس از شکست.
- در روبهرو شدن با کسی که ظاهر زیبایی داره، باطنش رو هم زیبا فرض کنم.
- در روبهرو شدن با کسی که ظاهر نامناسبی داره، باطنش رو هم نامناسب فرض کنم.
- وقتی کسی رو دیدم که کار خوب و جالبی کرده، با خودخواهی، از اون کارش تمجید نکنم.
- اگه حالم بد بود، سر دیگران خالی کنم.
- اگه حالم خوب بود، با دیگران تقسیمش نکنم.