⤴️ عکس هکر بزرگ، «اریک ریموند» که پشتش جمله مهمی رو نشون میده‌:
Don't Panic! A 'hacker' is different from a 'cracker'.

خیلی‌هامون (مثل خبرگزاری‌ها) وقتی از کلمه “Hacker” استفاده می‌کنیم، معلومه که معمولاً منظورمون همون کسیه که آسیب‌پذیری‌های امنیتی موجود در کامپیوترها رو پیدا و ازشون برای اهدافش استفاده می‌کنه؛ اما آدم‌های دقیق‌تر، وقتی کلمات دیگه‌ای مثل “Lifehack” و “Growth Hacking” و “Hackathon” رو هم دیدن، می‌دونن که این کلمه، وسعت بیشتری از فقط رخنه‌گری رایانه‌ای رو پوشش میده.
و از نظر من، هکر به معنای کلی، کسیه که کاری «خارق العاده» انجام بده. کاری جدید که کمتر کسی در اون حوزه خاص بدونه و ‌بتونه مثل اون انجامش بده.
مثلاً هر کسی که در خط مقدم علم، در حال پیشرویه، یک هکره. مثلاً نیکولا تسلا، آلبرت اینشتین، جان فون نویمان، ریچارد فاینمن و آنری پوانکاره، هر کدوم یک هکر بودند؛ هکر علم.
حتی مخترعین و شعبده‌بازها رو هم میشه هکر دونست. جادو و معجزه هم یک جور هک دنیا، یا اذهانه…
بعضی از خصوصیات بارز هکرها، این‌هاست:

تفکر بدون قالب

سؤال: سکه‌ای دارم که متوازنه (یعنی وقتی پرتاب بشه، احتمال شیر یا خط اومدنش برابر باشه). سکه رو ۹۹ بار جلوت میندازم بالا و هر ۹۹ بارش، شیر میاد. احتمال اینکه بار صدم، خط بیاد چقدره؟

جواب یک شخص عادی: هنوز %۵۰. چون سکه‌ت متوازنه و هر پرتابی هم مستقله (یعنی پرتاب قبلی به پرتاب بعدی ربط و تأثیری نداره).

جواب یک شخص با ذهنیت هکری: مطمئنی اون سکه‌ ‌متوازنه؟! چون احتمال اینکه فرضت نادرست باشه، خیلی بیشتر از اینه که سکه‌ای بعد از ۹۹ بار پرتاب، هر ۹۹ بارش شیر بیاد.

یک هکر، می‌تونه ابعادی رو ببینه که بقیه، سریع نمی‌تونن ببینن. از راه و روش‌های رایج استفاده می‌کنه، ولی لزوماً بهشون پایبند نیست. خلاقیت توی ذات هر هکره.‌

کنجکاوی

هر هکری، در روبه‌رو شدن با هر سیستم کوچک و بزرگی، تا همه اجزاش رو موشکافی نکنه و نفهمه که هر عنصر اون سیستم دقیقاً چه کارهایی می‌کنه و چه ربط و تأثیری داره، نمی‌تونه به راحتی بی‌خیالش بشه.

خیلی از هکرها، کودکیشون با سؤال پرسیدن‌های زیاد و باز و بسته کردن اسباب‌بازی‌ها و وسایل مختلف گذشته…

دقیقاً مثل یه بچه گربه، که نسبت به هر چیزی که صرفاً حرکت کنه، ناخودآگاه کنجکاوش میشه و زود میپره‌ که بگیرتش.

این توی ذات هر هکره که سه‌گانه ریشه‌یابی مونشهاوزن رو برای هر سیستمی در ذهنش طی کنه.

هکرها، خودکار بر اساس استراتژی Divide and conquer (تقسیم و غلبه)(یا همون تفرقه بینداز و حکومت کن) فکر می‌کنن؛ به همین خاطر هم هست که همیشه در نهایت بر هر سیستمی غلبه می‌کنن (یا راهی پیدا می‌کنن، یا راهی می‌سازن).‌

آزادی‌خواهی

⤴️ البته که این حرکت لینوس توروالدز، دلیل و مخاطب مشخصی داشته :)
همۀ هکرها، از وجود ایراد، محدودیت و جبر در هر سیستمی متنفرن و دوست دارن که محدودیت‌هاش رو کم کنن و آزادی عمل رو بیشتر. مخصوصاً اگه اون محدودیت و جبر رو انسان‌ها عمدی گذاشته باشنش و نرمال نباشه، بدجور لج هکرها رو درمیاره...

نه اینکه همه‌شون مشتاق بی‌نظمی باشن، بلکه دوست دارن خودشون اراده و اختیار آزاد این رو داشته باشن که چطور رفتار کنن (حتی اگه همون لحظه خودشون بهش نیازی نداشته باشن).

یعنی دقیقاً همون جایی که قیمت زیاد سیستم عامل Unix و Close-source بودنش (حتی برای دانشجویان)، باعث شد که لینوس توروالدز فقط برای تفریح به فکر توسعه سیستم‌عامل آزاد و رایگانی بیفته، به اسم:
Linux: Linux Is Not UniX
و با GNU: GNU Not Unix بشه بزرگترین پروژه Open-source حال حاضر، که حتی شرکت‌های تجاری، سازمان‌های اطلاعاتی و دولت‌ها‌ هم ازش در سطح گسترده استفاده می‌کنن.
(پیشنهاد می‌کنم کتاب «فقط برای تفریح» رو در این مورد بخونید.)


برای مطالعه بیشتر

می‌تونید این مطالب رو دنبال کنید:


به قول جادی:

«با ما باشین که جهان بخصوص الان، هکرهایی بیشتر از هر زمان دیگه می‌خواد.»


البته به نظرم مراقب باشید در این مسیر جو نگیرتتون :)